موهبت
سه شنبه, ۲۶ مهر ۱۴۰۱، ۱۰:۲۵ ب.ظ
چهار
احساس سخت و عجیب پیچانده شدن دارم...
نمیتوانم دوستت نداشته باشم...هنوز که یادت میافتم، قلبم فشرده میشود...تو عجیب هستی...نمیدانم دوباره باید چقدر صبر کنم، تا موهبت عشق به قلبم ارزانی شود...عشق یک موهبت است. منکه سالهای سال، از آن محروم بودم، میفهمم...که عشق یک موهبت است...بگذار دوستت داشته باشم و عاشقت بمانم...مهربان من. من سالها عاشق کسی نشدم...من سالها عاشق کسی نشدم...و حالا تو یکباره افتادی توی دلم...دوست دارم که مراقبت باشم...تو حالت خوب نیست...و این مرا ، غمگین میکند. بی نهایت غمگین و اندوهگین و تنهایم...چقدر کلید در قفل بچرخانم و وارد خانهای تاریک شوم...خستهام...
۰۱/۰۷/۲۶