ولم کنید بذارید برم :|
بسم الله
نمدانم چرا بعد از گذشت ربع قرن تجربه زندگی کردن در ایران! هنوز عادت نکردم مثل بقیه مردم باشم.
این هفته ، هفته اول ترم ، دانشکده هنوز آماده نیست و از دانشجوها کسی جز من ، و تک و توک دانشجوهای دکتری ، کسی نیست.
اساتید هستند کم و بیش اما سر کلاس نمیاین!
چون کسی عادت نداره که از اول ترم یا اصلا از اول هر کوفتی اون کار رو شروع کنه.
حتی کتابخانه برای استفاده باز نیست.
توی هرکلاسی میرم کثیف و پر از خاکه
حتی وقتی توی همون خاک ها میشینم که بلکه چهار تا اتد بزنم برا چند فریم که وقتم الکی هدر نره بلندم میکنن که برو یه جای دیگه اینجا کار داریم :|
و من همچنان هرروز میام شاید یکی از کلاس ها تشکیل شد توی دانشکده نیمه تعطیل...
من احمق یا بیکار نیستم. فقط میخوام همه چی روی برنامه اجرا بشه.
دوس دارم با یه اسلحه ای که حالت رگبار داره ، برم توی دفتر رییس دانشکده و بهش بگم وقتی دانشگاه هنوز اماده نیس چرا الکی میگید شروع ترم ۲۳ بهمن :\
عادت ندارین کسی سر موقع بره جایی؟ :|