اردی بهشت

بسم الله


ساختن رویا

تبدیل رویا به تصویر!

تبدیل موهومات مغزی به کلمات نه چندان قابل فهم!


و دیگر هیچ!

آخرین مطالب

  • ۱۹ آبان ۰۲ ، ۲۲:۵۱ غم

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کربلا» ثبت شده است

بسم الله



باز هم باران میبارد

و دل گرفته است..

دلی که همدم و خلوت ندارد بدرد باز کردن چاه فاضلاب هم نمی خورد.

دانشکده گوشه امن و خلوت ندارد.

اصلا گوشه ندارد!

شنبه عازمم ..

برای کربلا...

تا دو هفته بعدش...

و تمام این دو هفته خلوت است و ....


و به نفس پاک کسی محتاج.

اگهی می کنم توی روزنامه ، به یک نفر نیاز داریم که موقع باران باهاش حرف بزنیم :|




بانوی اردیبهشتی
۱۷ آبان ۹۵ ، ۱۸:۴۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله





امسال برای کاروان اربعین تنها ثبت نام کرده بودم... چون دوستام گفتن ما معلوم نیس بیام اگرم ببایم با اون کاروانی که تو میری ما نمیایم ، گرونه... من ولی ثبت نام کردم...بیشتر خانواده نگران بودن تنهام!

گرچه که نگرانی نداره . خودمم دوست داشتم یه اشنایی چیزی پیدا شه...تنهایی ادمیزاد حوصله ش سر میره.. اگرم بمیری کسی خبردار نمیشه...

امروز صب زهرا سادات گفت که داره با کاروان ما میاد!

من حتی نمی دونستم که قراره بیاد!

...


اما بعد : به امام حسین ایمان داشته باشیم..

بانوی اردیبهشتی
۱۶ آبان ۹۵ ، ۰۹:۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله...




همه ی آن ها که کربلا رفته باشند می دانند آدم اهل هیچ مداحی و روضه ای هم نباشد کل مفاتیح و نبراس الزائر و قران و غیره راکه دوره کند، بازهم.  عزاداری _ شب جمعه _ حرم سیدالشهدا 

یعنی تجربه ای که هرکسی دلش میخواهد..


عید که کربلا بودیم..شب جمعه دلم مداحی میخواست...توی حرم میچرخیدم و به دسته های عزاداری سر میزدم. هیچکدام به دلم ننشست.. اخر یک گوشه کز کردم و شروع کردم به غر زدن... که  یه دسته سینه زنی خوب ...


چند دقیقه بعد دیدم جمعیتی زمزمه کنان می آیند... دل نوای نینوا دارد....

پیش خودم گفتم کی داره شعرای میثم مطیعی رو میخونه....

جلوتر که آمدند دیدم خود مطیعی است با هیأت امام صادق! 

تا نزدیک اذان صبح همه ی مداحی و سینه زنی هایی رو که دلم هواشون رو کرده بود خوندند.... 

بانوی اردیبهشتی
۲۱ خرداد ۹۲ ، ۲۲:۵۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر