پدر....
سه شنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۵۴ ب.ظ
بسم الله...
همه ی آن ها که کربلا رفته باشند می دانند آدم اهل هیچ مداحی و روضه ای هم نباشد کل مفاتیح و نبراس الزائر و قران و غیره راکه دوره کند، بازهم. عزاداری _ شب جمعه _ حرم سیدالشهدا
یعنی تجربه ای که هرکسی دلش میخواهد..
عید که کربلا بودیم..شب جمعه دلم مداحی میخواست...توی حرم میچرخیدم و به دسته های عزاداری سر میزدم. هیچکدام به دلم ننشست.. اخر یک گوشه کز کردم و شروع کردم به غر زدن... که یه دسته سینه زنی خوب ...
چند دقیقه بعد دیدم جمعیتی زمزمه کنان می آیند... دل نوای نینوا دارد....
پیش خودم گفتم کی داره شعرای میثم مطیعی رو میخونه....
جلوتر که آمدند دیدم خود مطیعی است با هیأت امام صادق!
تا نزدیک اذان صبح همه ی مداحی و سینه زنی هایی رو که دلم هواشون رو کرده بود خوندند....